مرگ کجایی که زندگی مرا کشت؟T-manager4 آذر 1398باز در آینه کسی را میبینم، که تاریکی، تنهایی را به آن اجبار میکند.. کسی را میبینم که شب و روز بی پروا میگردد.. ... ادامه مطلب
از یه جایی به بعدT-manager21 آبان 1398از یه جایی به بعد، دیگه واست مهم نیست که شکمت اومده جلو.. مهم نیست که صورتت جوش زده.. مهم نیست که ریشات رو ... ادامه مطلب
ما خیلی سختی کشیدیمT-manager29 مهر 1398ما خیلی سختی کشیدیم تا به هم نرسیم.. مگه چیه؟! همه ی سختی کشیدن ها که آخرش رسیدن نیست! ما خیلی کشیدیم! ... ادامه مطلب
حوالیِ خلوتِ منT-manager22 مهر 1398من نمیدونم این دوست داشتن چیه، که هر بار یکی رو دوست داشتم، دنیا گفت به دَرَک.. یه دیوارِ بلند کشید جلوم و گفت: ... ادامه مطلب