یادِ گذشته

یاد آن روزی که تختی و حیاطی داشتیم.. غلغلِ قوری و قلیان و بساطی داشتیم.. عطرِ آویشن، ردیفِ استکان‌های بلور.. زندگی، شیرین‌تر از چایِ ... ادامه مطلب

مادر سر چشمه ی گیتی

قامتش قیامت عشق است، او که مهربان‌ترین فرشته ی خداست.. رئوف ترین سرچشمه ی مهربانی‌ها و بهترین گل واژه ی هستی.. مادر کانونِ عاطفه ... ادامه مطلب

چه کردی؟

تو با قلبِ ویرانه ی من چه کردی؟! ببین عشقِ دیوانه ی من چه کردی.. در ابریشم عادت آسوده بودم.. تو با بالِ پروانه ... ادامه مطلب