دلـــبرT-manager9 مرداد 1398شب دورِ میز، با دلبر نشستیم.. این طرفِ میز خودم، اون طرفِ میز دلبر.. با چاقو اسمش رو تراشیدم روی میز.. ... ادامه مطلب
آروممT-manager30 تیر 1398حالِ دلم مثلِ اون زِندونیاست، که بعدِ بیست سال حبس، بهش گفتن تو بیگناه بودی.. اینه حس و حالم که اصلا درک کردنی نیست.. ... ادامه مطلب
تکرار باطلT-manager22 تیر 1398اولین باری که حس کنیم یکی رو بیشتر از خودمون دوست داریم، اولین و آخرین باره.. باور کنین بعدِ اولین باری که عاشق میشیم، ... ادامه مطلب
دلتنگ که باشیT-manager12 تیر 1398شبها را تا نزدیکی های صبح مینویسم.. از تو، از دلتنگی ها، فصل ها و ماه ها و روزها.. ... ادامه مطلب