خـــوابT-manager22 اسفند 1397مدتی بود که کمتر میرسیدم به اینجا سر بزنم.. دلیلش این بود که امسال کلا توی اداره تعمیرات داشتیم و اتاقم چندین و چند ... ادامه مطلب
زلفِ سیاهِ نبودنتT-manager13 اسفند 1397وایساد رو به من و گفت: چِطِه تو؟! نگاش کردم.. دکتر رو میگم، دکتر جدیده، ندیدیش تو! ... ادامه مطلب
“مـــادرم” دوستت دارمT-manager7 اسفند 1397پایِ تخته نوشتم، “مـــادر”.. گویی تخته هم دلتنگ بود، یا شاید از رازِ دلم خبر داشت.. ... ادامه مطلب
میتوانستم نمانم، اما ماندمT-manager5 اسفند 1397تمامِ این مدت میتوانستم عاشقِ هر رهگذری که می آید بشوم و هیچ خیالی هم از تو در سر نپرورانم.. ... ادامه مطلب