بالاخره همه چیز برای برگذاری مراسم ازدواج آماده شد..
توی این مدت, همه ی خانواده زیرِ فشار بودن و خیلی زحمت کشیدن..
حالا عزیز دُردونه ی خانواده, کوچکترین فرزند و کوچکترین آبجیمون دوشنبه ی دیگه عروس میشه و وارد زندگی متاهلی میشه..
خواهری که خیلی خیلی دوستش داریم و براش خوشحالیم..
میدونم آبجی خوشگلم توی لباسِ عروس, مثلِ فرشته ها میشه..
توی مدتی که نامزد بود خیلی اتفاق ها افتاد و خیلی مشکلات به وجود اومد..
از تهیه ی جهاز گرفته تا مشکلاتِ دیگه..
اما به لطف خدا تونستیم تا یه حدی برطرفشون کنیم و دیگه همه چیز برای برگذاریِ مراسم آماده هستش..
مراسم توی باغ برگذار میشه و همه ی مقدمات توسط خانواده ی داماد آماده شده..
بعد از ظهر روز دوشنبه مراسم عقد برگذار میشه و شب هم مراسم حنا و عروسی..
فقط امیدوارم همه چیز خوب پیش بره و مشکلی پیش نیاد..
توی این مدت, خیلی اذیت شدیم و کلی فشارِ عصبی رومون بوده..
دوست داریم مراسم کاملا آروم و بی حاشیه برگذار بشه و مهمان ها راحت باشن و بهشون خوش بگذره..
امیدوارم که اینطوری بشه..
خودم هم باید برای مراسم عروسی خرید میکردم..
دیروز غروب, با خواهر زادم رفتیم و کت شلوار و پیراهن و کفش و کراوات خریدیم..
برای همین چهار قلم دو ملیون تومان پیاده شدم..
اما خب یه آبجی که بیشتر نداریم..
میخوام کلاسِ کارش بالا باشه و پیشِ خانواده ی همسرش کم نیاره..
اما یه چیزی از همه مهمتره..
اونم اینه که: این دو تا کبوترِ جوون خوشبخت بشن..
این آرزوی قلبیِ من و تمامِ اعضای خانواده هستش..
توی این مدت, تمامِ تلاشمون رو کردیم که این دو تا با کمترین استرس و فشار, سرِ خونه و زندگیشون برن..
خصوصا خود من خیلی رو قضیه حساس بودم و دوست داشتم همه چیز اصولی و درست حسابی انجام بشه..
راستش چون خودم تجربه ی شیرینی از زندگی ندارم همیشه دوست دارم دیگران رو خوشبخت ببینم..
چون خوب میدونم اگه زندگی بر وفقِ مرادت نباشه و اونی که میخوای در کنارت نباشه چه اتفاقاتی میفته..
بنابراین از تهِ دل برای آبجی کوچولوی یکی یه دونه و دُردونه ی خودم که اندازه ی تمام دنیا دوستش دارم آرزوی خوشبختی و سعادت و بهروزی میکنم..
امیدوارم تا همیشه کنار همسرش به خوبی و خوشی زندگی کنه و طعم خوشبختی رو به معنای واقعی بچشه..
شما هم برای آبجی من و همه ی کسایی که میخوان ازدواج بکنن این آرزو رو بکنید..

اما دو تا کار جدید از خودم

خیلی وقت بود که از دنیای موسیقی به دور بودم و تقریبا کار جدیدی انجام نداده بودم..
راستش حوصله ی این کارها رو نداشتم و هر وقت میخواستم پشت پیانو یا ارگ بشینم دلم میگرفت و پشیمون میشدم..
حدودا از پاییز سالِ گذشته با خواهر بزرگواری به نام بانو استیری آشنا شدم..
البته من ایشون رو از مدتها پیش به واسطه ی کارهایی که ازشون شنیده بودم میشناختم..
اما افتخارِ این رو نداشتم که باهاشون صحبت کنم یا ببینمشون..
ایشون هم کلا من رو نمیشناختن..
بانو استیری کارهایی رو با روانشاد محمود رضایی که پدرِ موسیقیِ نابینایانِ ایران بودن انجام داده بودن و چند تا کارِ زیبا با تنظیمِ استاد رضایی و صدای گرمِ بانو استیری منتشر شده بود..
خیلی دوست داشتم با این بانوی بزرگوار آشنا بشم..
لذا از طریق یکی از دوستانم موفق شدم با ایشون صحبت کنم..
نتیجه ی برقراریِ این ارتباط, چند تا کار مشترک شد..
دو تا کار که به صورت آزمایشی ضبط کردیم و دو تا کار که همین دیروز آماده شد..
شیوه ی کار بدین شکل هستش که من آهنگ رو مینوازم, ضبط میکنم و برای ایشون میفرستم..
ایشون هم به استدیو میرن و زحمت خوندنش رو میکشن..

دانلود آهنگ اشاره

خب اولین کاری که امروز توی آلبومِ خاطراتم میذارم آهنگ اشاره, از بانوی آوازِ ایران, هایده هستش..
یکی از دلایلِ مهمی که این کار رو برای اجرا انتخاب کردم شعرش بود..
بخشی از شعرش رو مینویسم..

تو قلبت کی عزیزتر شده از من!
کی اومد که بدت اومده از من!
کنارِ تو فقط عشقه تو حرفام..
چقدر پیشِ تو آروم میشه دنیام..
صدام کن که دوباره.. بشم عاشقِ عاشق..
بیام با یه اشاره.. بیام با یه اشاره..

انصافا شعرِ زیبایی داره و آهنگش هم خیلی دل نشینه..
تمامِ تلاشم رو کردم که این آهنگ رو به خوبیِ هر چه تمام بنوازم و کمترین ایراد رو داشته باشه..
بانو استیری هم انصافا تمامِ سعیشون رو در هر چه بهتر خونده شدنِ این آهنگ انجام دادن..
خب این آهنگ زیبا رو میتونید از این لینک دریافت کنید..
امیدوارم که بپسندید..

دانلود آهنگ کمکم کن

دومین کاری که امروز براتون میذارم آهنگِ کمکم کن از هنرمندِ بزرگ و دوست داشتنی خانمِ گوگوش هستش..
خب این آهنگ هم یکی از بهترین های این خواننده ی بزرگ هستش و کمتر کسی هستش که با این آهنگ خاطره نداشته باشه و یا اون رو نشنیده باشه..
دلیل انتخابِ این آهنگ هم در درجه ی اول شعرش و زیبایی آهنگش بوده و در درجه ی دوم درخواستِ بانو استیری که دوست داشتن این کار رو بخونن..
بذارید قسمتی از شعر این آهنگ رو هم بنویسم..

کمکم کن.. کمکم کن.. نذار اینجا بمونم تا بپوسم..
کمکم کن.. کمکم کن.. نذار اینجا لبِ مرگو ببوسم..

این آهنگ زیبا رو هم از این پیوند دریافت کنید..
برای این آهنگ هم خیلی زحمت کشیدم و سعی کردم خوب از آب در بیاد..
به نظر خودم هر دو تا کار خوب شدن و برای شروع بد نیستن..
امیدوارم بتونم کارهای دیگه ای با این خواهرِ گرامی ضبط کنم و توی آلبومِ خاطراتم باقی بمونه..

لازم میدونم, از خانمِ استیری بابت زحماتی که متحمل شدن و به آهنگهای من زیبایی بخشیدن تشکر کنم..
باید بگم: باعثِ افتخارم هست که تونستم با ایشون همکاری داشته باشم و یه برگِ تازه به دفترِ خاطراتم اضافه کنم..
اگه دوست داشتید حتما راجع به آهنگها نظر بدید..

1 دیدگاه

پاسخ دادن به محمدحسین لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ده − شش =