من که از هجرِ رخ چون لاله ات

آتشم بر جان و جانم بر لب است

وز خیال طره ی مشکینِ تو

روزِ رخشانم پریشان چون شب است

من که در آئینه ی چشمانِ تو

نقش لبخند خدا را دیده ام

در بهشتِ قلبِ بی آلایشت

پاکیِ پروانه ها را دیده ام

من که با یاد نگارین رویِ تو

باغ جنت در نگاهم بی وفاست

تا نشانی گیرم از منزلگهت

هر سحر دستم به دامانِ سباست

نازنینا شورِ عشقت را ز دل

چون توانم لحظه ای بیرون کنم

شوق وصلت گر نباشد در دلم

مرهمِ این زخمِ خونین چون کنم

پیشِ زخم ناوک مژگان تو

وای بر دل گر سپر گیرد به دست

مرغِ جان صیدِ بلا و فتنه باد

گر دمی فارغ ز سودایت نشست

ای فدای حُسنِ عالم سوزِ تو

بود و نابودِ دلِ شیدای من

همچو گل در باغ جانم جلوه کن

تا سر آید نغمه ی تنهایی ام


ساخت کد موزیک آنلاین

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

16 − چهار =