وارد هفتمین روز از سالِ ۹۸ شدیم.. به همین زودی یک هفته گذشت.. این عمرمون هستش که به سرعت از طولش کاسته میشه و با سرعت در حالِ گذره..
وارد هفتمین روز از سالِ ۹۸ شدیم.. به همین زودی یک هفته گذشت.. این عمرمون هستش که به سرعت از طولش کاسته میشه و با سرعت در حالِ گذره..
خب اینم از سالِ ۹۷٫٫ بالاخره داره تموم میشه و آخرین نفس هاشو میکشه.. توی پستِ قبلی، قرار شد خلاصه ای از اتفاقاتِ سالی که گذشت رو بنویسم..
مدتی بود که کمتر میرسیدم به اینجا سر بزنم.. دلیلش این بود که امسال کلا توی اداره تعمیرات داشتیم و اتاقم چندین و چند بار جا به جا شد و چون معمولا دور و برم شلوغ میشد تمرکزی برای نوشتن…
وایساد رو به من و گفت: چِطِه تو؟! نگاش کردم.. دکتر رو میگم، دکتر جدیده، ندیدیش تو!