عشقT-manager20 خرداد 1395عاقلی بودم که عشق آمد امانم را گرفت بندبند جسم و جان و استخوانم را گرفت لال گشتم تا که عشق آمد ب ایوان ... ادامه مطلب
خسته تر از همیشه امT-manager24 اسفند 1394امروز بعد از مدتها کمی گریه کردم… هرچند زیاد سبُک نشدم ولی خب از هیچ چی بهتره… هنوز نیاز دارم ساعتها اشک بریزم تا ... ادامه مطلب