قصه ی عشقT-manager8 مرداد 1397برو ای عشق میازارم بیش.. از تو بیزارم، از کرده ی خویش.. من کجا این همه رسوایی ها.. دلِ دیوانه و شیدایی ها.. ... ادامه مطلب
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفاییT-manager6 آبان 1395ای که از کِلکِ هنر نقشِ دلانگیز خدایی حیف باشد مَهِ من کین همه از مهر جدایی ... ادامه مطلب
خداوندا نمی دانم…T-manager6 شهریور 1395خداوندا نمی دانم… در این دنیای وانفسا. کدامین تکیه گَه را, تکیه گاه خویشتن سازم؟! ... ادامه مطلب
بیدل و خسته درین شهرم و دلداری نیستT-manager28 تیر 1395بیدل و خسته درین شهرم و دلداری نیست غم دل با که توان گفت که غمخواری نیست ... ادامه مطلب