ستمگر

برو ای تُرک که ترک تو ستمگر کردم حیف از آن عمر که در پای تو من سرکردم عهد و پیمان تو با ما ... ادامه مطلب

چه خبر از کجا؟!

امروز هوا خیلی سرده… با این که پالتو تنمه باز هم دارم میلرزم… البته شوفاژها هنوز خاموشن و اداره مثل سردخونه شده… صبح امروز ... ادامه مطلب

میخواهمت…

مبادا پشت نبودنهایت تنهایم بگذاری…. من هنوز به همه تنهايیم عادت نکرده ام… نگاه کن… تنم از درد یخ می زند و چشمهایم از ... ادامه مطلب

چه شود؟!

چه شود به چهره زرد من, نظری برای خدا کنی که اگر کُنی همه دردِ من, به یکی نظاره دوا کنی ... ادامه مطلب