تو را دوست دارمT-manager21 شهریور 1399جایی بی سراغ برای رفعِ دلشکستگی.. چایی داغ برای رفعِ خستگی.. سطری کتاب برای دغدعه ی فراموشی.. شعری ناب برای زمزمه در خاموشی.. ... ادامه مطلب
دیشب خوابِ تو را دیدمT-manager11 شهریور 1399دیشب خوابت را دیدم.. گریه می کردم.. به گمانم چشمانم با ابرهای بهاری مسابقه گذاشته بودند.. ... ادامه مطلب
بغضِ بی امانT-manager2 شهریور 1399اومده بود توی حیاطِ آقا جون.. نشستم بقلِ درختِ توت، سرم رو تکیه دادم به درخت.. چشمام رو هم دوختم به آسِمونِ ابری.. ... ادامه مطلب
از سفر تا کروناT-manager4 مرداد 1399انگاری چیزی ندارم که راجع بهش بنویسم.. آخه هر چی به مخم فشار میارم که چیزی از توش در بیارم و بنویسم، به موضوعِ ... ادامه مطلب