تو را دوست دارمT-manager21 شهریور 1399جایی بی سراغ برای رفعِ دلشکستگی.. چایی داغ برای رفعِ خستگی.. سطری کتاب برای دغدعه ی فراموشی.. شعری ناب برای زمزمه در خاموشی.. ... ادامه مطلب
دیشب خوابِ تو را دیدمT-manager11 شهریور 1399دیشب خوابت را دیدم.. گریه می کردم.. به گمانم چشمانم با ابرهای بهاری مسابقه گذاشته بودند.. ... ادامه مطلب
بغضِ بی امانT-manager2 شهریور 1399اومده بود توی حیاطِ آقا جون.. نشستم بقلِ درختِ توت، سرم رو تکیه دادم به درخت.. چشمام رو هم دوختم به آسِمونِ ابری.. ... ادامه مطلب
زلزلهT-manager7 تیر 1399میگم یادته چند وقت پیش یه زلزله اومد تِهرون رو لرزوند؟! همه ترسیده بودن.. ما هم که همیشه تو فضای مجازی پلاسیم و آخرین ... ادامه مطلب