حالا که گریه کرده ام انگار بهترمT-manager9 تیر 1397مویم زبانه میکشد از کاسه ی سرم.. هر کس نگاه، میکُنَدَم، رنج میبرم.. کارم رسیده است به جایی که بعدِ تو.. دیگر به ضربِ ... ادامه مطلب
سایه ای بر دیوارT-manager4 تیر 1397دیگر چیزی به طلوعِ اولین ستاره ی تنهایی نمانده.. هوا سرشار از غبارِ اندوه گشته و بادهای نومیدی شروع به وزیدن کرده اند.. ... ادامه مطلب
خونه ی کوچیکِ لعنتی، خداحافظ!T-manager30 خرداد 1397در چشم به هم زدنی فصلِ بهار اومد و رفت.. انگار همین دیروز بود که سالِ ۹۷ شروع شد.. سه ماه گذشت و از ... ادامه مطلب
بی مقدمهT-manager24 خرداد 1397بی مقدمه شروع میکنم به نوشتن.. نمیدانم برای که یا چه، فقط دلم میخواهد بنویسم.. اصلا اینجا را ساختم که بنویسم.. ... ادامه مطلب