اشعار تلخT-manager27 اردیبهشت 1395نمیدانم چرا شبها دلم ناگاه میگیرد گلویم را غمی جانسوز و بغض آه میگیرد شبم تاریک و دردم لاعلاج و سینه ام پر خون ... ادامه مطلب
خسته ام خدایاT-manager22 اردیبهشت 1395خسته ام… از صبوری خسته ام… از فریادهایی که در گلویم خفه مانده… ... ادامه مطلب
ماجرای من و بچه محل روان شناس.T-manager19 اردیبهشت 1395امروز صبح بارون خیلی تندی میبارید… وقتی داشتم سوار اتوبوس میشدم خبری از بارون نبود… حتی خورشید از گوشه ی آسمون بالا اومده بود ... ادامه مطلب
دنیای مجازی با من و تو چه کرد؟!T-manager13 اردیبهشت 1395با درود بی پایان. هنوز که هنوزه حالم خوب نشده!! دیگه واقعا نمیدونم چیکار باید بکنم… ... ادامه مطلب