این زخمهایِ کاری رو که میبینم.. این اشکهایِ جاری رو که میبینم.. ساعتِ دیواری رو که میبینم.. تازه یادم میفته که تو رفتی!
این زخمهایِ کاری رو که میبینم.. این اشکهایِ جاری رو که میبینم.. ساعتِ دیواری رو که میبینم.. تازه یادم میفته که تو رفتی!
یه آدمِ منتظر و نورِ کم و یه تلفن یه گوشه دنجِ اتاق نشسته یه آکاردئون یه آسمونِ ابری و یه پنجره که بسته نیست یه دفترِ خط خطی و جوهرِ سرخِ خودنویس