چند وقتیه نمیتونم به سایت سر بزنم. فقط چند تا پست زمان بندی کرده بودم که اونا هم منتشر شدن. حالم اصلا خوب نیست.
چند وقتیه نمیتونم به سایت سر بزنم. فقط چند تا پست زمان بندی کرده بودم که اونا هم منتشر شدن. حالم اصلا خوب نیست.
بی همگان به سر شود بیتو به سر نمیشود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو گوش طرب به دست تو بیتو به سر نمیشود
آنچنان ذهن من از خواستنت سرشار است که شب از یاد تو تا وقت سحر بیدار است حیف از این قسمت و تقدیر که هر کار کنم باز بین من و تو فاصله معنا دار است
به قول مریم سلام بهونه ی قشنگم واسه نفس کشیدن… حالت خوبه؟ چه خبرا؟ با روزگار چه میکنی؟! آره منم…شناختی؟!
در امتداد تنهایی و دوری از دست های گرم و مهربانت… فانوس های انتظار را در دست گرفته ام ……. جایی در قلبم کنار گلبوته های یاس با تخیل کبود نیامدنت…
برو ای تُرک که ترک تو ستمگر کردم حیف از آن عمر که در پای تو من سرکردم عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران ساده دل من که قسم های تو باور کردم
امروز هوا خیلی سرده… با این که پالتو تنمه باز هم دارم میلرزم… البته شوفاژها هنوز خاموشن و اداره مثل سردخونه شده… صبح امروز پس از مدتها احساس گرسنگی کردم…
مبادا پشت نبودنهایت تنهایم بگذاری…. من هنوز به همه تنهايیم عادت نکرده ام… نگاه کن… تنم از درد یخ می زند و چشمهایم از اندوهی گسترده تاول…
چه شود به چهره زرد من, نظری برای خدا کنی که اگر کُنی همه دردِ من, به یکی نظاره دوا کنی
جاده دلگیر است وقتی عشق همراهت نباشد دوستان باشند, اما یار دلخواهت نباشد… غربتت را از همه پنهان کنی و هی بخندی