خدایاT-manager3 آذر 1400خودم را بغل میکنم و راه میروم. دلم بی صبرانه آغوشی بزرگ و امن را آرزو میکند. جایی که بتوان زار زد، بی توضیح، ... ادامه مطلب
کاش بچه میموندیمT-manager20 دی 1395کوچیک که بودیم چه دلای بزرگی داشتیم.. حالا که بزرگیم, چه دلای کوچیکی! ... ادامه مطلب
سال 94 هم تموم شد.T-manager29 اسفند 1394این سومین باره که میخوام شروع به نوشتن کنم. دوبار قبلی که پستم رو نوشتم به طرز عجیبی نوشته هام نا پدید شدن! نمیدونم ... ادامه مطلب
آنچه گذشت…T-manager1 اسفند 1394نیمهء دوم هفتهء گذشته رو خیلی سخت گذروندم, اصلا حالم خوب نبود از دوشنبه شب که عشقم برام پیام صوتی گذاشته بود حسابی به ... ادامه مطلب