سلام ای عشقِ دیروزیT-manager24 خرداد 1402سلام ای عشقِ دیروزی، منم آن رفته از یادی. که روزی چشمهایم را، به دنیایی نمیدادی. سلام ای رفته از دستی، که میدانم نمیآیی. ... ادامه مطلب
چقدر پاییز شده!T-manager10 مهر 1400چقدر این حال و هوا، شال و کلاه و آستینهای پایین کشیده شده از سرما میطلبد! یا نشستن کنارِ پنجره و هورت کشیدنِ یک ... ادامه مطلب
چیزی در من جا ماندهT-manager1 شهریور 1400امشب میتوانم غمگینانه ترین شعرهایم را بگویم. شاید بگویم: شهر ستاره باران است و نسیمی آرام صورتم را به نوازش وامیدارد و دستانم را ... ادامه مطلب
گمان میکنمT-manager3 اسفند 1399قلم روی کاغذ چرخید و چرخید. بی مقصد بود قلمم. چه مینوشت؟ گمان میکنم از تو مینوشت. ... ادامه مطلب