چشمانِ گریانT-manager9 اردیبهشت 1398هزاران بار گریستم، در خودم، در پهنای صورت، در مقابلِ چشمانت، بی صدا.. پر از غم، ندیدی! تو وداعِ آخر را ندیدی! ... ادامه مطلب
بدترین عشقT-manager4 اردیبهشت 1398تو اینجایی؟! چه عجب از این طَرَفا؟! چه خوب شد دیدمت.. میدونی از کی دلم میخواد یه دلِ سیر باهات حرف بزنم؟! ... ادامه مطلب
اینجا بارون اومدهT-manager24 فروردین 1398شهرِ من پر از کوچه ها و خیابونای تودرتو.. پر از ماشینایی که بی هدف، میخوان از هم سبقت بگیرن.. ... ادامه مطلب
تنهایی، سرطانِ بدخیم و شبانه ی روحT-manager15 فروردین 1398تنهایی، سرطانِ بدخیم و شبانه ی روح است.. تنهایی، نه تنها ماندن.. تنهایی، وقتی کسی کنارت هست که بلد نیست تو را ببیند.. ... ادامه مطلب