آدم بـــرفـــی

هفت سالَم بود.. صبحِ زود، وقتی از خواب بیدار شدم تا به مدرسه بروم، دیدم زمین مثلِ عروسها پیراهنِ سفید پوشیده.. برف آمده بود.. ... ادامه مطلب

نامی برای تو

به تو می اندیشم و برای سرودن از تو تمامِ واژه های هستی را مرور میکنم.. به راستی، کدام واژه نشان از تو دارد؟! ... ادامه مطلب