دوری ازت چیزی برام نذاشته.. گریه دیگه امونَمو بریده.. هر جوری هست باید تورو ببینم.. کارد دیگه به اُستُخون رسیده..
دوری ازت چیزی برام نذاشته.. گریه دیگه امونَمو بریده.. هر جوری هست باید تورو ببینم.. کارد دیگه به اُستُخون رسیده..
از زمین و زمان گرفته دلم.. از تمامِ جهان دلگیرم.. به گمانم با نوشتنِ این شعر.. در همین حوالی میمیرم..
داریم آخرین روزهای سال رو هم پشتِ سر میذاریم.. امسال هم تموم شد و داره آخرین نفَس هاشو میکشه..
قامتش قیامت عشق است، او که مهربانترین فرشته ی خداست.. رئوف ترین سرچشمه ی مهربانیها و بهترین گل واژه ی هستی.. مادر کانونِ عاطفه و مهر است..
این سرِ ظهر بیدار شدن هم بدجور آدمو کسل میکنه! نه که خورشید رو ندیده باشیما! دیدیم..